Farsi    Arabic    English   

سخنرانی‌های آموزنده

و. ای. لنین


آقای ایزگویف، خائن معروف، کسی که تا ۱۹۰۵ یک سوسیال-دمکرات بود، ولی به سرعت «عاقلتر شد» ... تا اینکه پس از ۱۷ اکتبر به موضعی راست-لیبرال رسید، مکرراً در روسکایا میسل، ارگان عمدۀ لیبرالیسم «اکتبریست» یا ضدانقلابی، توجه خیراندیشانه‌اش را متوجه سوسیال-دمکراسی می‌سازد.

ما فقط می‌توانیم به کارگرانی که مایلند درک کاملی از مشکلات جدی سیاست طبقۀ کارگر به دست آورند توصیه کنیم که مقالۀ آقای ایزگویف در شمارۀ اخیر روسکایا میسل متعلق به ژوئن امسال را بخوانند.

ستایش فراوان ایدئولوژی و تاکتیک انحلال‌طلبانه (یعنی، اصول پایه‌ای انحلال‌طلبی) که آقای ایزگویف اینقدر سخاوتمندانه نثار می‌کند ارزش این را دارد که دوباره و دوباره درباره‌اش تعمق شود. لیبرالها ملزم به این هستند که اصول و تاکتیکهای سیاستمداران لیبرال طبقۀ کارگر را بستایند!

تعمق دوباره و دوباره دربارۀ ملاحظات تاکتیکی آقای ایزگویف، که از صمیم قلب از انحلال‌طلبان جانبداری می‌کند و گذشته از همۀ اینها، «مدرسۀ ابتدایی مارکسیستی» را گذرانده و ضرورت جستن ریشه‌های جدی مبارزۀ جدی اعضای حزب علیه انحلال‌طلبان را درک می‌کند، ارزش وقت گذاشتن را دارد.

متأسفانه ما باید در اینجا خودمان را به نقل کردن عبارات بسیار کوتاهی از مقالۀ آموزندۀ آقای ایزگویف و ارائۀ مختصر و ناکافی‌ترین توضیح دربارۀ آنها محدود کنیم.

به عقیدۀ آقای ایزگویف، موفقیت بلشویسم بستگی دارد به اینکه «چه امیدهایی برای توسعۀ مسالمت‌آمیز روسیه در امتداد خطوط مشروطه، حتی اگر فقط از نوع آلمانی باشد، وجود دارد. آیا در آلمان داشتن یک قانون اساسی سلطنت‌طلبانه با آزادیهای مدنی، بدون تدابیر اضافی امنیتی و با یک حزب کارگر سوسیال-دمکراتِ گسترش وسیع یافته میسر دیده نشد؟ آیا این در روسیه ممکن است یا نه؟ همانطور که کفه‌های ترازو به یک طرف یا دیگری نوسان می‌کنند، شانس انحلال‌طلبان و بلشویکها نیز کاهش و افزایش می‌یابد....

اگر هیچ محدودیتی برای فشار ارتجاع تعیین نگردد و اگر نیروهای مشروطه‌طلب در روسیه ثابت نکنند که برای انجام اصلاحات دولتی مسالمت‌آمیز کافی هستند، بلشویسم بی‌تردید پیروز خواهد شد و انحلال‌طلبان را به پشت صحنه خواهد راند.» خود آقای ایزگویف بلشویکها را آنارشیست و انحلال‌طلبان را «سوسیال-دمکراتهای حقیقی»، که بطور کاملاً منطقی دو نکتۀ نخست پلاتفرم بلشویکی را کنار گذاشته‌اند و آنها را با آزادی اجتماعات جایگزین ساخته‌اند، می‌داند!

آقای ایزگویف می‌نویسد «توفان خواهد گذشت، زمان کار مثبت خواهد آمد و انحلال‌طلبان دوباره (!!؟) در رأس طبقۀ کارگر خواهند ایستاد.» رؤیاهای آقای ایزگویف چنین هستند. او می‌گوید که تاکتیکهای انحلال‌طلبان هنگامی که «توفان بگذرد» شکوهمند خواهند بود ... و «ایده‌ها دربارۀ تاکتیک» او اینها هستند:

    «اگر ما عمیقاً دربارۀ تاکتیکهای بلشویکی تعمق کنیم باید اعتراف کنیم که آنها بر پایۀ این عقیده قرار دارند که مبارزه برای قانون اساسی سلطنت‌طلبانه در روسیه ... [نقطه‌چین از آقای ایزگویف است] در ۳ ژوئن پایان یافت. شاید مبارزه برای دمکراسی مستقیم یا پیگیر ادامه یابد، ولی با در نظر داشتن پایۀ اساسی تاریخی روسیه، هیچ قانون اساسی دیگری بجز ۳ ژوئنی نمی‌تواند وجود داشته باشد. مشروطه‌طلبان روسیه فقط می‌توانند بر روی یک قانون اساسی بدون آزادیهای مدنی، ولی حاوی شرایط استثنایی حساب کنند. ما عقیده داریم که دیدگاه بلشویکی، اگر چه در قطب مخالف است، با دیدگاه صد-سیاهی مرتبط و اشتباه‌آمیز و از لحاظ سیاسی مضر است. با این حال، نمی‌توان انکار کرد که قدری معنی دارد. ناتوانی مداوم مشروطه‌طلبان روسیه در دادن تضمین سیستمی بر پایۀ قانون ممکن است در آینده حتی بدبینی بلشویکها را توجیه کند. ولی تاکنون، آنطور که لوچ بدرستی تذکر می‌دهد ... [البته!] ... فقط به اختلاط با عناصر نیمه آنارشیست می‌انجامد و...» (در اینجا آقای ایزگویف، که برای تحسین لوچ له له می‌زند، دنباله را با نقل قولهایی از مقالات انحلال‌طلبانه شرح می‌دهد).

آقای ایزگویف بدبینی را در مورد بدبینی ملاکین و بورژوازی بطور کلی در نظر می‌گیرد. آیا چنین بدبینی‌ای بطور جدایی‌ناپذیر با خوشبینی در مورد، اول و پیش از همه، پرولتاریا، و سپس، توده‌های زحمتکش خرده بورژوا، مرتبط نیست؟ – این چیزی است که آقای ایزگویف می‌ترسد در نظر بگیرد. البته، او دلیل خوبی برای ترسیدن دارد!

عجیب‌ترین چیز دربارۀ بوسه‌هایی که این خائن به انحلال‌طلبان اعطا می‌کند، آموزنده‌ترین چیز در سخنرانی‌های این لیبرال، این است که در حالیکه از صمیم قلب از انحلال‌طلبان جانبداری می‌کند متحمل خطر انکار کردن معنی تاکتیکهای بلشویکها نمی‌شود. او، یک حامی توسعۀ «مسالمت‌آمیز» و فرصت‌طلبی انحلال‌طلبانه، از دادن قول اینکه چنین توسعه‌ای موفقیت‌آمیز خواهد بود کاملاً ناتوان است! او، یک دشمن هار بلشویسم، که بر ما ناسزا می‌بارد (آنارشیست، بلانکیست، خودستا و غیره)، او، دوست نزدیک انحلال‌طلبان، مجبور است اعتراف کند که بلشویسم پیروز خواهد شد اگر «نیروهای مشروطه‌طلب در روسیه ثابت نکنند که کافی هستند» (یعنی، اگر ثابت کنند که دقیقاً همین چیزی که امروز هستند می‌باشند...)!

آقای ایزگویف بسیار عصبانی، که اطلاع خوبی از امور سوسیال-دمکراتیک دارد، خیلی زرنگ نیست و متوجه نشد که همۀ این ملاحظات......[۱] برگهای انجیر را از روی آقایان ف. د.، ل. س.، یژوف، لارین، مارتوف، پوترسوف و شرکا برداشته است.

بسیار متشکریم آقای ایزگویف، از شما که اینقدر از دست بلشویکها عصبانی هستید! حقیقت آزاردهنده است و شما بطور اتفاقی دوستان انحلال‌طلبتان را با حقیقت آزار داده‌اید. شما اینقدر آنها را «با ملایمت» به آغوش کشیده‌اید که دارند در آغوش شما خفه می‌شوند.

فقط چند کلمه هم دربارۀ یک مسئلۀ صرفاً تاریخی. چرا قانونی اساسی‌ای که در آلمان «میسر دیده» شد بیشتر از قانون اساسی فرانسه مورد علاقۀ لیبرالیسم ضدانقلابی است؟ فقط به این دلیل، آقای ایزگویف عصبانی ولی نه خیلی زرنگ من، که معلوم شد آن قانون اساسی برآیند ریاضی تلاشهای بیسمارک و لیبرالها، که از آزادیهای مدنی برای کارگران می‌ترسیدند، و تلاشهای کارگران که برای دمکراتیزاسیون کامل آلمان در دهه‌های چهل، پنجاه و شصت مبارزه می‌کردند، است. کارگران آلمانی در آن زمان نشان دادند که ضعیف هستند. از این رو بیسمارک و لیبرالهای پروسی نیمه پیروز بودند. اگر کارگران آلمانی قویتر می‌بودند، بیسمارک ربع پیروز می‌شد. اگر باز هم قویتر می‌بودند، بیسمارک اصلاً پیروز نمی‌شد. آلمان علیرغم بیسمارک، علیرغم لیبرالهای پروسی و تنها بخاطر تلاشهای مداوم و سرسختانۀ طبقۀ کارگر (همچنین، بعضاً، دمکراتهای خرده بورژوا، ولی فقط تا حد بسیار کوچکی) جهت دست یافتن به کامل‌ترین دمکراتیزاسیون ممکن، به آزادیهای مدنی دست یافت.

شما هیچ چیز نمی‌فهمید آقای ایزگویف؟ نمی‌فهمید که تاریخ تاکتیکهای «بلشویکی» را در آلمان نیز توجیه کرد؟ کمتر از دست بلشویکها عصبانی باشید، کمتر با انحلال‌طلبان «مهربان» باشید، آنوقت شاید بتوانید بفهمید.

و.ای.
(یا امضا نشده)

بعدالتحریر: اگر این مناسب نیست لطفاً به پروسوشچنیه بسپاریدش. فکر می‌کنم بهتر است بعنوان مطلبی طنزآمیز در پراودا چاپ شود.


نوشته شده در اوایل ژوئیۀ ۱۹۱۳
نخستین انتشار در ۱۹۲۵
در مجلۀ کراسنایا نوو شمارۀ ۱
انتشار بر طبق متن دستنویس
مجموعه آثار لنین، جلد ۱۹


[۱] صفحۀ بعدی متن دستنویس پیدا نشده است. – ویراستار.

- ترجمه: جواد راستی‌پور
- انتشار بدون مقابله و تغییر ۲۰۲۳/۲/۱


lenin.public-archive.net #L2084fa.html